شادي
 
 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 17:17 ::  نويسنده : raha

په نه په تصويري



ادامه مطلب ...


یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:59 ::  نويسنده : raha

 

زندگي با بهترين عشق دنيا

یکی از دوستان صمیمی ام در تعطیلات پیش من آمد و چند روزی را در خانه ام مهمان بود. همزمان شوهرم به ماموریت رفت و متاسفانه پسر پنج ساله ام هم به شدت سرما خورده بود.این روزها، از صبح تا شب مشغول کار و مواظب بچه ام بودم و فوق العاده گرفتار شدم....

 



ادامه مطلب ...


شنبه 20 خرداد 1391برچسب:, :: 1:0 ::  نويسنده : raha

   چت خنده دار دختر با پسر!!! ( اصل خنده )



ادامه مطلب ...


شنبه 19 خرداد 1391برچسب:, :: 23:58 ::  نويسنده : raha

 

قوانین خنده داری که تو زندگی هممون هست!!

کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی ! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن ! :|

ﺍُﺩﮐﻠﻦ 200 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ 3 ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ ! بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ 200 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ 3 ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ . . . ! :|


ادامه مطلب ...


دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 12:35 ::  نويسنده : raha

  تا حالا دقت كردين

 

*تا حالا دقت کردین شیرینترین قسمت خواب اون دقیقه ی بعد از آلارم موبایله !!



ادامه مطلب ...


یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 1:27 ::  نويسنده : raha

 دخترك

 معلم عصبي دفتر رو روي ميز كوبيد و داد زد:سارا...

دخترك خودش رو جمع و جور كرد،سرش رو پايين انداخت و خودش رو تا جلوي ميز معلم كشيدوباصداي لرزان گفت :بله خانوم؟



ادامه مطلب ...


شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, :: 16:8 ::  نويسنده : raha

 

قوانین خنده داری که تو زندگی هممون هست!!

کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی ! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن ! :|

ﺍُﺩﮐﻠﻦ 200 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ 3 ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ ! بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ 200 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ 3 ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ . . . ! :|


ادامه مطلب ...


پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, :: 1:29 ::  نويسنده : raha

  دختر نابینا و معشوقه اش

 دختری بود نابینا

که از خودش تنفر داشت

 

که از تمام دنیا تنفر داشت

و فقط یکنفر را دوست داشت

دلداده اش را



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:, :: 1:20 ::  نويسنده : raha

  يك داستان عاشقانه و غم انگيز زيبا از يك دختر
سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 1:24 ::  نويسنده : raha

   راه های نفوذ به دل استاد

آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و نفوذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان):این جفنگیات مرسوم که در برگه ی امتحان مینویسند و از بیماری مادر تا اینکه اگر این درس را نمره نیاورم مشروطم میشوم و … هم، خیلی خز شده و هم، حتی یک بچه ی ۵ ساله باور نمیکند؛ چه برسد به.......



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:, :: 1:14 ::  نويسنده : raha

 ضد حال یعنی این….!

دختر جوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد پس از دو ماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که در این مدت ده بار به تو خیانت کرده ام !!! و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست :با عشق.روبرت

 


دختر جوان رنجیـده خاطر از رفتارمرد، از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به او قرض بدهند و همه آن عکس ها را همراه با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، دریک پاکت گذاشته وهمراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هرچه فکرکردم قیافه تورا به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت را ازمیان عکسهای توی پاکت جداکن وبقیه رابه من برگردان !!
  •  


سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 13:50 ::  نويسنده : raha

 دلیل دروغ یک مرد !!!

هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.

وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"
هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه".
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه "
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.

نکته اخلاقی:

هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده


سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 13:30 ::  نويسنده : raha
سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 13:27 ::  نويسنده : raha

 طنز ازدواج !!!

 

چند سال پیش یک روز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم، فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم. ناگهان پدر و مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدند و فریاد زدندکه ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر)). رفتم خواستگاری، دختر پرسید: مدرک تحصیلی ات چیست؟ گفتم: دیپلم تمام! گفت: بی سواد! امل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشو برو دانشگاه. رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم برگشم، رفتم خواستگاری. پدر دختر پرسید: خدمت رفته ای؟ گفتم : نه هنوز. گفت: مرد نشد نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی. رفتم دو سال خدمت سربازی را انجام دادم برگشتم. رفتم خواستگاری. مادر دختر پرسید: شغلت چیست؟ گفتم فعلا کار گیر نیاوردم. گفت: بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار. رفتم کار پیدا کنم گفتند: سابقه کار می خواهیم. رفتم سابقه کار جور کنم. گفتند: باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدهیم. دوباره رفتم کار کنم، گفتند باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدهیم. برگشتم رفتم خواستگاری گفتم : رفتم کار کنم گفتند سابقه کار ، رفتم سابقه کار جور کنم گفتند باید کار کرده باشی. گفتند: برو جایی که سابقه کار نخواهد. رفتم جایی که نخواستند. گفتند باید متاهل باشی!. برگشتم رفتم خواستگاری گفتم : رفتم جایی که سابقه کار نخواستند ولی گفتند باید متاهل باشی. گفتند باید کار داشته باشی تا بگذاریم متاهل شوی. رفتم گفتم: باید کار داشته باشم تا متاهل شوم. گفتند: باید متاهل باشی تا به تو کار بدهیم. برگشتم رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!!!



سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, :: 13:23 ::  نويسنده : raha

   کودک قهرمان

روزگار نو : کودکی ده ساله که دست چپش به دلیل یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد…


ادامه مطلب ...


یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, :: 1:33 ::  نويسنده : raha

 

طرز فکر دانشجوهای جدید و ترم آخری !!! (طنز)

طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند.

جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری…



ادامه مطلب ...


شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 23:20 ::  نويسنده : raha

   شاگرد زیرک و استاد !!!

استاد دانشگاه با این سوال شاگردانش را به یك چالش ذهنی کشاند: آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"

استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"

شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"......


ادامه مطلب ...


شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, :: 23:17 ::  نويسنده : raha

   پـَـَـ نــه پـَـَـــ سری 4

به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟ میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!



ادامه مطلب ...


جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 15:40 ::  نويسنده : raha

  دختر باهوش

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت :
مامانم گفته چیزهایی که تو این لیست نوشته بهم بدی ، اینم پولش
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشنه شده در کاغذ رو فراهم کرد و به دست دختر بچه داد ، بعد لبخندی زد و گفت :
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی ، میتونی یه مشت شکلات بعنوان جایزه برداری
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد ، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت میکشه گفت :
دخترم خجالت نکش بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار
دخترک پاسخ داد : عمو نمیخوام خودم شکلاتها رو بردارم ، نمیشه شما بهم بدین ؟
بقال با تعجب پرسید ؟
چرا دخترم ؟ مگه چه فرقی میکنه ؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت :
" آخه مشت شما از مشت من بزرگتره !! "



جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 14:40 ::  نويسنده : raha

 

انشا یک بچه دبستانی در مورد خارجی ها (اوج خنده)

پدرم همیشه می‌گوید:

"این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده‌اند"



ادامه مطلب ...


جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 14:10 ::  نويسنده : raha

 


اس ام اس خنده دار

.

به غضنفر میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟

میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم ! نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم !



ادامه مطلب ...


جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 14:3 ::  نويسنده : raha

 


داستان

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 23:50 ::  نويسنده : raha

 

من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب...

نه عاشق نیستم
من نه عاشق هستم ...
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم هستم و تنهایی و
یک حس غریب...
که به صد عشق و هوس می ارزد.
... ... ... من نه عاشق هستم ...
و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی هستم
که مرا از پس دیوانگی ام می فهمد

426136_232976880124439_124490437639751_547422_427740779_n.jpg


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 22:28 ::  نويسنده : raha

  جمله هاي زيباي عاشقانه

شادیهایم هدیه به تو ، کم بودنش را بر من خرده مگیر ، این تمام سهم من از دنیاست .

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

.....



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 22:12 ::  نويسنده : raha

 نزدیک ترین معنای "استاد خسته نباشید" کدام است؟!!


1-جمع کن بابا کار و زندگی داریم

2 - استاد به روح اعتقاد داری ؟؟؟؟
... ...
3- جمع کن بابا قلـــــــیون دیر شد

4 -خفه میشی یا بیام خفه ات کنم

5 - جون مادرت درس بسه

6 - استـــــــــــــــــــاد قرار دارم دم بوفه!ولمون کن

7 - برو بیرون دیگه ...

8 - با خداحافظیت خوشحالمون کن

9 - بس کن دیگه صدات رو نروه

10 - استاد ساعت نداری تقویم هستا !

11 - استاد تیتراژ رفت

12 - چقدر زر میزنی خفه بمیر
 
 به نظر شما كدوم درسته؟؟؟


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 19:23 ::  نويسنده : raha

عكس العمل يك پدر وقتي بفهمد دخترش دوست پسر دارد

 



پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 19:20 ::  نويسنده : raha

 دلم برايت تنگ است...!

 


 

خنده ام می گیرد وقتی پس از مدت ها بی خبری بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری
می گویی: دلم برایت تنگ است.
یا مرا به بازی گرفته ای
یا معنی واژه هایت را خوب نمی دانی…
دلتنگی ارزانی خودت. من دگر دلم را به خدا سپرده ام
 
 
 

*****



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 19:17 ::  نويسنده : raha

  پـَـ نـَـ پـَـ سری ۳

 

دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟ میگم : تو رژیمم ... میگه رژیم لاغری ؟! ...پَـــ نَ پـَـــ رژیم صهیونیستی


ادامه مطلب ...


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 19:14 ::  نويسنده : raha

   پـَـ نـَـ پـَـ سری2

 خواهرزادم با عروسکش پدرمو دراورده آخرش پاشدم یواشکی عروسکشو گذاشتم زیر پیرهنم ، از اونور اومده میپرسه وااااا چیزی گذاشتی زیر لباست؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ قربونش برم الان 7ماهشه! چه لگدی هم میزنه! خواهرزادمم میگه آره دایی ظاهرا" عجله داره، پاشم زده بیرون!!!



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 19:10 ::  نويسنده : raha

  په نه په سري 1

رفتیم بازار، به رفیقم میگم مواظب جیبت باش! میگه: یعنی پولامو میزنن؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ مواظب باش تو جیبات پول نزارن 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 4 خرداد 1391برچسب:, :: 18:59 ::  نويسنده : raha

 معماي عشق...

 

 

 از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است.

 

از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد......



ادامه مطلب ...


درباره وبلاگ


سلام خوشحالم كه به اين وبلاگم اومديد. اميدوارم از مطالبي كه ميذارم خوشتون بياد. براي بهتر شدن وبلاگ نظر بدين
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شادي و آدرس donya.shadi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 39
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 22202
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

Alternative content